کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم

ساخت وبلاگ

تقصیر خودم بود.

از اول هم تقصیر خودم بود که در همان دیدار اول چشم‌هایم را به او تعارف کردم.

او هم با کمال میل تعارفم را پذیرفت.

تعارفی که به خیلی‌ها کرده‌ بودم و اصلا این تعارف تکیه‌کلام من بود.

از همان روز دیگر هیچ چیز را درست نمی‌بینم.

بگذارید راستش را بگویم دیگر اصلا نمی‌بینم...

(نویسنده ی این متن من نیستم،نمی دانم کیست،اما دمش گرم :) )

کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 11 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

رفیق جان،راستش رو بخوای این چند وقته گاهی با نوشتن خودم رو آروم می کنم و هر چی که هست و نیست رو روی کیبورد خالی می کنم،امشب حالت خوب نبود،از صبح سعی کرده بودی ،رفته بودی تنهایی پیش قوهای سیاه و بعد هم کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 26 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

امروز معلمم داشت جمله ای از دعای کمیل نقل می کرد،به جای اینکه به جمله اش دقت کنم،حواسم رفت پی کمیل خوانی های پنجشنبه شب هایم،راستش تا اینجای زندگی که بیست و سه ساله ام فکر می کنم،دعایی به زیبایی کمیل کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 18 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

دیشب شروع کردم به خواندن دعای کمیل توی خط اول گیر کردم حتی خط اول هم نه توی اولین جمله اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت بها کل شی... قول داده بودم که الکی ،طوطی وار جلو نروم ،می خواستم به هر کلمه اش ف کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

راستش ،داریوش هیچوقت خواننده ی مورد علاقه ی من نبوده و نیست... برعکس همیشه عاشق ابی بودم و هستم مامانم میگه ابی جلفه! اما من دقیقا همون دیوانه بازی هاش رو عاشقم اما گاهی بعضی ترانه های داریوش آنقدر فو کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 47 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

"اکثرِ  ما ، شیفته ی اولین روز‌های آدم‌ها می‌شویم. اگر شخصیتی که اطرافیان ما بعد از چند روز ، چند هفته یا چند ماه نشان میدهند ، همان روز‌های اول بروز میدادند ، چه بسا که تعداد زیادی از ما نه تنها دل‌ب کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 37 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

امروز سعی کردم تا به جای رسم و رسومات همیشگی و تبریک های تو خالی،کاری کنم که حال دلم از این عید خوب باشد

نهج البلاغه را باز کردم و از عظمت کلام این مرد استثنایی شگفت زده شدم...

این آمد: هنگامی که از چیزی می ترسی،خود را در آن بیفکن،زیرا گاهی ترسیدن از چیزی،از خود آن سخت تر است.

و حیفم می آید که این یکی را هم اینجا ننویسم:

بدی را از سینه دیگران،با کندن آن از سینه خود ریشه کن نما...

کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 32 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

دل تنها و غریبم منو و این حال عجیبمحال بارون زده از چشمای ابریدل دل دل دل تنگم منو و این حال قشنگمحال ابری شده از درد و بی صبریانگار دل منه که داره میشکنهصبور و بی صدا هر لحظه با منهگویا از این همه حس کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 13 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 19:28

داشتم کیهان کلهر گوش می دادم...آلبوم تنها نخواهم ماند...اونقدری منقلبم کرد که سریع هندزفریو از گوشم درآوردم و آهنگو قطعش کردمنباید فعلا سراغ کیهان کلهر و کمانچه ی زخمیش برمتوی یه گروه تلگرامی که تنها گروهیه که توش عضوم پیام دادم:بچه ها،آهنگای مناسب شکست عشقی چی دارید؟یکی جواب داد:موضعت چیه؟حمله؟یا اینکه میخوای باهات همدردی کنه؟رفیقم که توی اون گروه عضوه پیام داد:حمله،من صلاحشو می دونمیکی از بچه ها کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1396 ساعت: 2:27

قدیم تر ها هر وقت که حالم ناخوب بود،بی معطلی سراغ قرآن می رفتمخیلی وقته که نه سراغی از قرآن گرفتم و نه خدایی رو توی قلبم حس می کنمهمین باعث شده که زندگیم بی رنگ بشه و نتونم خودم رو جمع و جور کنمیه دفترچه داشتم که از نشر چشمه خریده بودم و توش تموم آیه هایی که دوست داشتم رو می نوشتمامشب هم رفتم و دفترچم رو برداشتمخاک گرفته بودبازش کردم و با دیدن آیه ی 94 سوره ی انعام که توی دفترچم نوشته بودم قلبم گر کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم...ادامه مطلب
ما را در سایت کافی بود بگویی بغض...تا پیش چشمانت باران شوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3serendipiti4 بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1396 ساعت: 2:27